چند اصطلاح روزمره
Heaven forbid
خدا نکند
It is heaven's will
خواست خداست
Heart and soul
با دل و جان- با تمام قوا
Don"t put the blame on me
کاسه کوزه رو سر من نشکن
to leave someone in the lurch
کاشتن کسي
To give it an appearance
کلاه شرعي گذاشتن
He didn't turn a hair
ککش هم نگزيد
We shall fall out
کلاهمون تو هم ميره
Black head
کله پوک
I am your humble
کوچيک شما هستم
All joking apart
از شوخي گذشته
I paid dear for it
برام گرون تموم شد
I could kick myself for doing it
گردنم بشکنه که اين کار رو کردم
To act as a bully
گردن کلفتي کردن
A wolf in sheep's clothing
گرگ در لباس ميش
He wouldn"t hear it
گوشش به اين حرفا بدهکار نيست
Appearances are deceptive
گول ظاهر رو نبايد خورد
Keep the wolf from the door
گليم خود رو از آب کشيدن
To set the fox to watch geese
گوشت رو به دست گربه سپردن
Not to overtake someone
بگرد کسي نرسيدن
My blood will be on your head
خون من به گردن شما
oh crum
اوه نه
you are very proper
شما آدم خاصي هستيد
in a little bit
چند لحظه ديگر
hang on
چند لحظه (صبر كن)
Saying and doing are two thing
دو صد گفته چون نيم کردار نيست
Speak when you are spoken to
چيزي که نپرسند تو از پيش مگوي
What is done cannot be undone
آب رفته به جوي بر نميگردد
Cleanliness is next to godliness
نظافت قسمتي از ايمان است
Fools tie knots , and wise men loose them
يک ديوانه سنگي را به چاه مي اندازد که صد عاقل نمي توانند آن را در بياورند
After death , the doctor
نوش دارو پس از مرگ سهراب !
Where there is a will there is way
خواستن توانستن است
No pain , no gain
نابرده رنج گنج ميسر نمي شود
Every cook praises his own broth
هيچ بقالي نمي گويد ، ماستش ترش است